با افزایش تمایلات سکولار در میان اقشار مذهبی ایران، جمهوری اسلامی با بحرانی روزافزون مواجه است که اغلب نادیده گرفته میشود. برخی از مقامات مذهبی و مردم عادی ایران به طور فزایندهای عدم رضایت خود را از رفتار و حکمرانی حکومت ابراز میکنند و این امر به گسترش این باور دامن میزند که دین باید از سیاست جدا بماند. اعتراضات اخیر که به دنبال مرگ دختری جوان در بازداشت پلیس امنیت اخلاقی به راه افتاد -و سرکوب وحشیانهی ناآرامیها به دست دولت- تنها منجر به تشدید این موضوع شده است.
ریشههای تاریخی
تنشها بر سر نقش مذهب در حیات سیاسی ایران، ریشهی تاریخی دارد و از پیش از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷، که منجر به سرنگونی رژیم سکولار محمدرضا شاه پهلوی مورد حمایت غرب شد، در بین مقامات مذهبی وجود داشته است. نهادهایی مانند انجمن حجتیه -گروه شیعهی تندرویی که در دههی ۱۳۳۰ تشکیل شد و به ترویج تعصب و تندروی مذهبی پرداخت و به شدت با آیین اقلیت بهائی مخالف بود- معتقد بودند که دین باید از سیاست جدا شود و بنابراین با شاه مخالفت نمیکردند. برعکس، سیاست و مذهب در جنبش اپوزیسیون به رهبری آیتالله روحالله خمینی (۱۲۸۱ تا ۱۳۶۸) و دیگر رهبران انقلابی با هم ترکیب شدند و نقشی اساسی ایفا کردند.
به دنبال خلع شاه و پس از آن تشکیل جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۷، اختلافات بین اقشار مذهبی جامعه عمیقتر شد. خمینی که به رهبری رسید، ساختار حکومتی را مشخص کرد و...
ثبتنام شما به ما این فرصت را میدهد تا مهمترین مسائل منطقه را بهتر، عمیقتر و وسیعتر برای مخاطبان پوشش دهیم.